هر یک از ما بارها تجربه کردهایم که رفتارمان پیروِ کسانی که در میانشان هستیم دگرگونیهایی را میپذیرد. شاید این دگرگونی، کم یا بسیار و گذرا یا ماندهگار باشد اما هر چه هست گاهی بخشی از رفتارمان آنگاه که تنها هستیم با آن چه در میان اجتماعِ الف یا ب یا پ هستیم ناهمانندیهایی دارد یعنی رفتارمان پیرو و زیر چترِ موقعیت و دیگران است.
چرا؟
روانشناسی اجتماعی
علتها و دلیلهای گوناگونی دستدردست هم میدهند تا این هم “رنگشوندگی” یا پیروی را پدید بیاورند که این علتها و دلیلها از فردی به فرد دیگر و از اجتماعی به اجتماعی دیگر و از زمانی به زمانی دیگر دگرگون میگردد. روان شناسی اجتماعی شاخهیی میان رشتهیی از دانشها است که میخواهد پیببرد که رفتار انسان چهگونه و چرا هنگامی که در میان دیگران، دگرگون میگردد.[1]
«بیشتر تعاملات ما با محیط و جریانات هیجانی عاطفی به ظرفیت ما برای ادراک و فهم هیجانات و عواطف دیگران بستگی دارد».[2]
یکی از آزمایشهایی که نشان میدهند که دیگران چهگونه میتوانند رفتار و داوریهای انسان را دگرگون کنند، آزمایش سالومون اَش است. او یک خط را به آزمایش شوندهها نشان میداد و از آنها میخواست بگویند آن تک خط با کدام یک از سه خط کوتاه، بلند و بلندترِ دیگر هماندازه اند. در گام نخست همهی آزمایششوندهها درست پاسخ میدادند زیرا پاسخ بسیار ساده و روشن بود سپس اش آزمایش شوندهها را در میان چند نفر دیگر مینشاند، کسانی که همه همکار سالومون بودند. این بار اش نخست از آنان میخواست که پاسخ دهند. برپایهی همآهنگی که شده بود، همهی آنان پاسخی همانند هم و نادرست میدادند. سپس اش دوباره از آزمایش شونده، همان پرسش را میکرد اما این بار آزمایششونده ناسازگار با پاسخ پیشین خویش به پیروی از دیگران پاسخی همانند آنان و نادرست میداد[3]
یکی دیگر از اینگونه آزمایشها را “استنلی میلگرام” انجام داد. وی به آزمایش شوندهها گفت که برپایهی یکی از تئوریهای آموزشی، تنبیه بدنی کارکرد به سزایی در بالابردنِ یادگیری دارد اما کسی تاکنون آن را آزمایش نکرده است، ما میخواهیم به یاری شما این تئوری را آزمایش کنیم. سپس آن را به دو دستهی شاگرد و آموزگار دستهبندی میکرد. آموزگار باید واژههایی را به شاگرد آموزش میداد و اگر او نمیتوانست یاد بگیرد، آموزگار باید شوکِ الکتریکی به شاگرد میداد آزمایششونده که در جایگاه آموزگار بود نمیدانست که شاگرد، یک هنر پیشه و همکار میلگرام است و هیچ شوکی داده نمیشود و هنرپیشه وانمود میکند که درد میکشد. برخی از آزمایش شوندههایی که در جایگاه آموزگار بودند تا 460 درجه شوک به شاگرد-هنرپیشه دادند. آن چه آزمایش شوندگان را به چنین کاری واداشت، موقعیت، فرمانپذیری و وظیفهشناسیشان بود.[4]
روان شناسی اجتماعی و یارا
یارا در راستای یاری به نوجوانان، در پی این است بداند که چه بخشی از کنشها و واکنشهای نوجوانان، رهآورد خواست و اندیشهی خودشان و چه بخشی از آن پیآمد تأثیر دیگران است و چرا چنین می شود زیرا چون دلایل و خاستگاه این دو با هم ناهمانند است پس واکنش دربرابر آنها نیز ناهمانند خواهد بود.
منابع
5/12/1402
- درباره ی چیستی و کارکرد روان شناسی اجتماعی بنگرید به:
-روانشناسی اجتماعی به زبانِ آدمیزاد، ریچارسون، ترجمهی زینب شاهدی، ص25.
– روانشناسی اجتماعی، ارونسون، ترجمه شُکرکُن، فصل اول.
- آینهها در مغز، جاکومو ریتسولاتی، ص203
3.دربارهی این آزمایش بنگرید به:
روانشناسی اجتماعی، ارونسون، ترجمه شُکرکُن، ص 54.
روانشناسی اجتماعی به زبانِ آدمیزاد، ریچارسون، ص250.
4.درباره ی آزمایش میلگرام بنگرید به:
اطاعت از آتوریته، استنلی میلگرام، مهران ترجمهی پاینده.
روانشناسی اجتماعی به زبانِ آدمیزاد، ریچارسون، ص 226.